[vc_row][vc_column][vc_column_text]
یادگیری چیست؟
همه ما از کلمه یادگیری به وفور استفاده کرده ایم. اما اصلا یادگیری چیست؟ و چطور میتوان از آن استفاده کرد؟
در بسیاری از مواقع از کلمه یادگیری برای آموختن و شیوههایی که مهارتی کسب میشود، یاد می کنیم. درواقع یادگیری در ذهن ما به معنای کسب مهارت یا دانش موضوعی جدید می باشد، به همان معنای آموختن. اگر کسی به معنای کلمه یادگیری دقت کند، یعنی یاد گرفتن.. اما این یاد، گرفتنی نیست زیرا که دادوستدی در میان نیست. کسی از بیرون حتماً نباید چیزی را به ما بدهد و ما آن را بگیریم تا نام آن را یادگیری بگذاریم. بلکه ما زمانی چیزی را یاد گرفتهایم، که آن را آموخته باشیم یا بلد شده باشیم. زمانی که مطلبی برای ما کاملاً درونی شده باشد و آن را خوب درک و فهم کرده باشیم این را به معنای یادگیری در ذهن خود داریم. در یادگیری کامل، باید با موضوع یاد گرفته شده کاملاً یکی شده باشیم و مهارت و دانش آن را تحت کنترل خود در آورده باشیم. و این تحت کنترل در آوردن آموزه ها با عملی کردن آنها صورت میگیرد.
برای مثال، خیلی از دوستانی که دنبال کننده من هستند و میدانند در حوزه ذهن آگاهی فعالیت دارم. به من لطف دارند،در اینستاگرام یا راه های ارتباطی دیگر میگویند من از ذهن آگاهی شما بسیار خوشم می آید. لطفا کتابی معرفی کنید تا ذهن آگاهی را یاد بگیرم. من به آنها میگویم که چند کتاب وجود دارد که برای آشنایی اولیه بسیار خوب هستند. ولی آنها اصرار دارند که کتابی معرفی کنم که با آن کتاب کاملا ذهن آگاهی را یاد بگیرند.
بنا به تعریفی که در اینجا از یادگیری داشتیم، یادگیری یعنی من نسبت به آن موضوع آگاهی تقریبا کاملی کسب کنم. پس عملا با خواندن یک کتاب یا دیدن یک فیلم این امکان وجود ندارد. غیر از اینکه ذهن آگاهی یک مهارت است، مانند رانندگی، صرف دانستن کلاچ، گاز، ترمز و فرمان شما راننده نمیشوید. خصوصا یادگیری مهارت که در مقاله های بعد در مورد آنها صحبت خواهیم کرد، به تمرین سنجیده نیاز دارد.اگر فردی یک کتاب در مورد موضوعی مشخص میخواند، بهتر است به جای آنکه بگوید من این موضوع را یاد گرفته ام یا میدانم بگوید نسبت به آن کمی مطلب خوانده ام و آگاهی دارم.
پس تا ایجا متوجه شدیم که بلد شدن، آموختن و یادگیری میتواند در زبان محاوره به یک معنا باشند و برای آنها باید سیر مطالعاتی مشخص و روش درست را به کار برد.
تعریف یادگیری از زبان کیم بل، یکی از دانشمندان بزرگ حوزه یادگیری، “یک تغییر نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری میباشد که ناشی از تجربه است” در این تعریف میبینیم که تغییری اساسی باید در فرد اتفاق بیفتد. در رفتار قابل مشاهده و عملی یا توان رفتاری، رفتار بالقوه…. فرد شاید در عمل این را نشان ندهد اما میداند که چگونه باید یادگیری اش را در عمل نشان دهد.
نکته دیگر این است که یادگیری در اثر تجربه و داد و ستد با محیط باید اتفاق بیفتد و فرد یادگیرنده،به صورت فعالانه آن موضوع را یاد گرفته باشد. روشهایی که برای یادگیری در منابع مختلف روانشناسی تربیتی و یادگیری ذکر شده اند به تعداد نظریات و رویکرد ها هستند. ولی در مجموع همه آنها یک سری مشترکات دارند که در ادامه به آنها میپردازیم…..
خب – پس چگونه یاد بگیریم؟ و یادگیری چیست؟
-
موضوعی را برای یادگیری مشخص کنید.
این موضوع باید در راستای اهداف زندگی شما باشد.برای این کار ابتدا اولویت اهداف و ارزشهای زندگی خود را مشخص کنید و مطمئن شوید که این یادگیری در این زمان بسیار برای زندگی یا کار یا ارتباط شما ضروری است. در غیر این صورت اصلا به دنبال یادگیری آن نروید زیرا به انباشت یادگیری و یادگیری های اضافه دچار میشوید و در واقع زمان و انرژی و هزینه ای که برای یادگیری انجام میدهید، به هدر میرود.
به عنوان مثال: من باید برای موفقیت در آزمون کارشناسی ارشد، کتابهای زیادی در مدت زمان کوتاهی مطالعه کنم ، بفهمم، در ذهنم نگه دارم، یا خلاصه کنم و آزمون بدهم. پس به مهارت تندخوانی و روش مطالعه و خلاصه برداری نیاز دارم. همچنین به این علت که این هدف و ارزش کتاب خواندن در زندگی من بسیار زیاد است، باید تا 3 ماه آینده اینها را یاد بگیرم.
-
جاهایی که قرار است از این یادگیری جدید استفاده استفاده کنید را نیز مشخص کنید.
برای مثال بالا، در تمامی مطالعات در خانه، دانشگاه، در زمان آزمون
-
روش های مختلف یادگیری آن موضوع را نیز مشخص کنید.
برخی چیزها را میتوان با خواندن کتابها، یاد گرفت. برای برخی باید کلاس های آموزشی رفت. بسته به ویژگی های افراد و تفاوتهای آنها راه های مختلفی برای رسیدن به مورد یادگیری وجود دارد.
برای مثال قبل، میتوان این یادگیری ها را با خواندن کتابهایی در حیطه تندخوانی، مهارت حافظه، تمرکز، روش مطالعه و خلاصه نویسی کسب کرد. که شاید حدود 5 ماه به طول بیانجامد و درسهایی که باید برای آزمون بخوانم، میماند… اما راه دیگری هم وجود دارد و آن استفاده از کلاس و دوره های مربوط به این حوزه است.
که در همین سایت وجود دارد.
-
شروع به یادگیری و ایجاد پیوند عمیق بین مطالب یادگرفته شده و زندگی روزمره هر چه شما در این قدم یادگیری خودتان را در همه حیطه های زندگی گسترش دهید، یادگیری بهتر در ذهن شما جای میگیرد و مسیر های عصبی بیشتری برای انجام بهتر آن در ذهن شما ایجاد میشود.
در مثال یادگیری روش مطالعه و تندخوانی ، هر چه این یادگیری ها را بر روی تمامی کتابها و حوزه های یادگیری اجرا کنید، بهتر جا میافتد. به همین علت است که به بسیاری از دانش آموزانی که در دوره های ما هستند، میگوییم از همین امروز سعی کنید تمامی کتابهایی را که میخواهید بخوانید، به این روش بخوانید.
-
نگران کند بودن روند یادگیری نباشید.
همه یادگیری های جدید در مغز ما باید شکل بگیرند. به زبان نوروسایکولوژی، مسیر های عصبی جدید باید شکل دهند و این مسیر های عصبی بسیار سخت و کند شکل میگیرند. همانطور که شما حدودا 10 سال به روش خود مطالعه کرده اید. قدمت روش قبلی در ذهن شما حداقل 10 سال است. پس برای تغییر آن و به شکل عادت درآمدن، حداقل 21 روز زمان لازم است. و برای روتین شدن عادت و جایگزین شدن روش جدید به حای روش قبلی 63 روز زمان پیش بینی شده است که البته برای هر فرد میتواند متفاوت باشد.
منتظر گزارش های یادگیری چیست؟ جدید شما هستیم.
از یادگیری های جدید لذت ببرید…
آدرس اینستاگرام کتابینش ما را دنبال کنید.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][cdb_social_networks][/vc_column][/vc_row]