چطور از کارمندی خداحافظی کنم؟
اگر از موقعیت شغلی فعلی و همچنین زندگی کارمندی خود راضی نیستید، بهتر است در ادامه این مقاله با استاد امیر اسحاقی همراه باشید. کارآفرین باشیم!
در دنیای کسبوکار امروز کمتر کسی پیدا میشود که ارتباط نزدیکی با کاری که انجام می دهد داشته باشد. تقریباً 70% از کارکنان از کار جدا شده و یا به طور کامل مشغول آن نیستند. درواقع کارمندان در محل کار خود فقط حضور فیزیکی دارند. اگر تصمیم گرفتهاید که یک شغل جدید را شروع کنید میتوانید این رویا را به واقعیت تبدیل کنید. تنها کافی است :
* ویژگیهای کارآفرین را بشناسید.
* شناخت خوبی از خود داشته باشید.
* برنامهریزی کنید.
* اهداف خود را واقعگرایانه مشخص کنید.
اولین قدم برای خداحافظی از کارمندی این است که برداشت و تصور خود را از کارآفرینی بررسی کنید. اغلب مردم بر این باور هستند که یک کارآفرین فردی ثروتمند است که وقت خود را هر روز به تفریح و میهمانی سپری می کند. درصورتیکه اگر از نزدیک با کارآفرینان موفق آشنایی داشته باشید سختیها و چالشهای بزرگی را در زندگی آنها خواهید دید که شاید حاضر نباشید حتی یک روز آن را تحمل کنید. بنابراین اگر میخواهید در ابتدا با واقعیتهای این شغل آشنا شوید باید در کنار دستاوردها و موفقیتهای عالی که در کارآفرینی نصیب شما میشود روزهای سخت را تحمل کنید و تواناییهای خود را بشناسید.
ازجمله سختیهای کارآفرینی که باید به آنها فکر کرد عبارت است از :
*دوری از خانواده:
طبیعی است که وقتی فردی قرار است هر روز روی اهداف کاری خود متمرکز شود ممکن است تا مدتها از خانواده و اطرافیان دور باشد.
*کاهش زمان تفریح:
میزان زمان تفریح نسبت به کار یک کارآفرین، بسیار ناچیز است. اغلب مردم تصور میکنند کارآفرینان پس از ساعت کاری خود و انتهای هر هفته به تفریح میپردازند در صورتی که واقعیت چیزی متفاوتتر از این است.
*تحمل رکود:
یک کارآفرین موفق فردی است که تحمل رکود داشته باشد شاید مدتها طول بکشد تا نتیجه هدفی را که برنامهریزی کرده است ببیند. درنتیجه یک کارآفرین باید تحمل زمانی، داشته باشد تا هدف به نتیجه برسد.
در کنار معایب، کارآفرینی مزایای زیادی نیز دارد از جمله :
استقلال مالی، استقلال کاری و وجه اجتماعی و تنوع کاری.
* یک کارآفرین میتواند استقلال مالی داشته و به بسیاری از آرزوهای مالی خود برسد.
* یک کارآفرین رییس خود می باشد و به هیچکس پاسخ نمیدهد.
* هر زمان که بخواهد به محیط کار خود مراجعه میکند و بدین ترتیب استقلال کاری دارد.
* یک کارآفرین به منظور پیشرفت در زمینه فعالیت خود باید به بسیاری از تواناییهای ارتباطی، مالی و حسابداری تسلط پیدا کند. همین عامل باعث میشود که دارای یک شغل متنوع باشد که هر روز در آن یادگیری تازه ای رخ می دهد.
* از نظر وجه اجتماعی و احترام نیز در جایگاه فوقالعادهای قرار میگیرد و میتواند با افراد تاثیرگذار جامعه در ارتباط باشد.
حال سؤال این است که چگونه از کارمندی رهایی پیدا کرده و به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید؟
قبل از هر چیز باید بدانید که فرایند تبدیل شدن از کارمند به کارآفرین یکشبه اتفاق نمیافتد. بلکه نیازمند برنامهریزی، ریسک و تحمل بالاست. فردی که قصد دارد بهعنوان یک کارآفرین موفق فعالیت کند ابتدا باید بتواند بسیاری از جنبههای زندگی خود را تغییر دهد. اگر نگاهی به زندگی افراد کارآفرین داشته باشید متوجه میشوید آنها شاید تا مدت یک الی دو سال تصمیم بگیرند تفریح و اوقات فراغت را در اولویتهای بعدی خود قرار دهند و بر روی کار خود متمرکز شوند.
هیچگاه نمیتوان تمام اهداف را به یک اندازه پیش برد این جمله بدان معنی است که نمیتوان همزمان تفریح کرد، به مسافرت رفت، به ورزش پرداخت و در کنار آن مطالعه و کار بر روی اهداف انجام داد. در چنین شرایطی بازدهی بهشدت کاهش پیدا میکند پس باید در یک برهه زمانی مشخص و بهصورت موقت از برخی از اهداف دست کشید و بر روی هدف اصلی که همان راهاندازی کسبوکار شخصی است متمرکز شد.
باورهای غلط در مورد کارآفرینی:
باورهای اشتباه و رایج وجود دارند که باید آنها را از ذهن خود بیرون کنید تا جلوی موفقیتتان را نگیرند. باید بدانید که شما برای کارآفرین شدن به هیچکدام از موارد زیر نیاز ندارید :
*سابقه کار
* پول
*حامی
*محیط خوب
* شریک
* یک مغز متفکر
* ایده
تنها چیزی که برای کارآفرینی نیاز دارید ساختن یک سیستم است که برایتان پول بسازد که به این سیستم کسب و کار می گویند.
در ادامه چند راهکار برای تبدیل شدن از کارمند به کارآفرین ارائه میدهیم:
1-خود را بشناسید:
مهمترین قدم در این راه شناخت تواناییها و استعدادهای خود است. بهتر است که تواناییهای خود را در یک برگه بنویسید. باید از خود بپرسید:
* چه استعدادی دارم؟
* ارزشهای من چیست؟
* چه چیزی مرا هیجانزده میکند؟
*زندگی ایده آل من چیست؟
* موفقیت به نظر من چه شکلی است؟
* من بهعنوان یک کودک از کدام فعالیتها لذت میبرم؟
* مردم از من چه تعریفی می کنند؟
* چه پیشینهای را میخواهم پشت سر بگذارم؟
* برای ساعتها و زمانهای از دست رفته چه کاری میتوانم انجام دهم ؟
*اگر تمام زمان و پول دنیا متعلق به من بود چه کاری میکردم ؟
علاوه بر اینکه خودتان به این سوالها پاسخ میدهید بهتر است که این سوالها را از افراد دیگر درباره خودتان بپرسید. این سوالها به شما یادآور میشوند که دارای چه استعدادهایی هستید و چگونه باید آن را پرورش دهید. اغلب ما از زمان کودکی نتوانستهایم خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم درواقع سیستم آموزشی برای ما تصمیم گرفته است و به جای ما رشته دانشگاهی ما را انتخاب کردهاست. ولی الان زمان آن است که زندگی خود را بسازیم پس ابتدا خود را بشناسید و پس از خودشناسی دست به اقدام بزنید .
2- ایدهسازی کنید:
بعد از اینکه در خود ایجاد انگیزه کردید گام بعدی این است که استعدادها و تواناییهای خود را به ایده تبدیل کنید. با فهمیدن چگونگی حل مشکلاتی که شما یا شخص دیگری تجربه کرده است ممکن است بتوانید ایدههای خلاقانه به دست آورید.
3- تحقیق کنید:
گام مؤثر بعد از ایدهپردازی مرحله تحقیق است زمان آن رسیده که ایده خود را آزمایش کنید آیا این یک محصول یا خدمتی است که بتواند به بازار کمک کند؟ بررسی کنید که آیا ممکن است نیاز به تحصیلات و یا مدرک اضافه و یا اطلاعات خاصی داشته باشید؟
4-سختیهای این راه را بشناسید:
آغاز کارآفرینی بسیار فریبنده است .زیرا فرد خود را در جایگاه مالکیت میداند و تلاشهایی که در سطوح پایینتر مورد نیاز است را فراموش میکند. بسیاری از افراد در ابتدای کار از انجام فعالیتهای زیاد خودداری می کنند. آنها توقع دارند افرادی که بهعنوان کارمند در مجموعه آنها کار می کنند تمام بار مسئولیت را به دوش بکشند . درحالی که یک کارآفرین موفق سالهای ابتدایی را از پایینترین جایگاه شروع میکند و به اندازه تمام تیم کاری خود تلاش می کند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از کارآفرینان موفق تاکید کردهاند که لازمه شروع کسب و کار موفق، ابتدا تجربه دورهای هرچند کوتاه از کارمندی می باشد .
این نکته دارای اهمیت است که در این مرحله به شدت از داستانهای انگیزشی دوری کنید و واقع نگر باشید. همه ما داستانهای شگفتانگیزی از موفقیت افراد معروف مانند بیل گیتس، استیو جابز و غیره شنیدهایم که به ثروت و شهرت بالایی رسیدهاند. در حالی که دراینمیان افراد زیادی بوده اند که در راه کارآفرینی زندگی خود را از دست دادهاند! بنابراین در ابتدای راه کارآفرینی فقط باید تلاش خود را نهتنها به اندازه این نوابغ کارآفرین بلکه چندین برابر آنها افزایش دهید تا موفق شوید. اگر فکر میکنید در سالهای ابتدایی به ثروت بالایی میرسید سخت در اشتباهید و دردام افسانههای کارآفرین افتادهاید. بههیچعنوان دنبال میانبر نباشید و با حفظ امید و انگیزه و تحمل سختیها به راه و هدف خود ادامه دهید.
5- ترس را کنار بگذارید:
وحشتناکترین قسمت کارآفرینی همینجا است. مهم نیست که چقدر برای یک کار برنامهریزی کرده باشید .همیشه از شروع یک کسب و کار احساس ترس خواهید کرد این طبیعی است. نباید بگذارید که ترس مانع برداشتن گامی به جلو شود هرگز زمان مناسبی برای شروع کسب و کار وجود ندارد. پس زمانی که وقتش رسید قدم آخر را محکم بردارید کارآفرینی فقط صبر، پشتکار، برنامهریزی و بیشتر از همه شور و اشتیاق میطلبد.
6- صبور باشید:
در طی تحقیقاتی که انجام شده است مشخص شده که با شروع یک فعالیت برخلاف آنکه انتظار می رود فرد با گذر زمان نتایج خوبی را کسب کند. اما در واقعیت اتفاق دیگری رخ می دهد .هنگامی که فردی از کارمندی وارد کارآفرینی می شود و کسب و کار خود را شروع می کند شاید در ابتدا دستاوردهای خوبی داشته باشد. اما به این ترتیب نمیماند و چالشهای بزرگتری سر راه فرد سبز میشود و فرد در دره ناامیدی قرار میگیرد. در این شرایط باید تاب آوری و سرسختی بالایی داشته باشد تا ازین مرحله به سلامت عبور کند .جالب است بدانید این دقیقاً مرحلهای است که بیش از هشتاد درصد کسبوکارهای جدید در سال اول خود اعلام ورشکستگی میکنند. تنها افرادی از این مرحله به خوبی عبور میکنند که تاب آوری بالایی داشته باشند و تنشهای کاری را جزئی از روند موفقیت بدانند.