همهی ما دوست داریم در کسب و کار خود موفق باشیم و یک امتیاز خاص و ویژه نسبت به سایر اعضای تیم یا رقبای خود داشته باشیم. مزیت رقابتی ناعادلانه میتواند به ما کمک کند تا به این هدف خود برسیم. حقیقت این است که اکثر ما یک قابلیت منحصر به فرد داریم که ما را از بقیه متمایز کند اما در بیشتر مواقع نمیتوانیم آن را به رسمیت بشناسیم یا از حداکثر پتانسیل آن استفاده کنیم. در این مقاله قصد داریم تا در مورد راهکارهایی که میتواند کسب و کار شما را متمایز کند، صحبت کنیم. همچنین به معرفی مزیت رقابتی ناعادلانه خواهیم پرداخت و با اهمیت آن آشنا خواهیم شد.
معرفی مزیت رقابتی ناعادلانه
ابتدا قصد داریم این مفهوم را تعریف کنیم. مزیت رقابتی ناعادلانه مهارت و استعداد منحصر به فرد شماست. چیزی که میتواند کسب و کار شما را نسبت به افراد دیگر متمایز کند. اگر زمانی شخصی روی شما یا ایدهی شما سرمایه گذاری کرده، به این معنی است که ایده و نظر شما منحصر به فرد و خلاقانه است. بنابراین این مزیت ناعادلانه میتواند دلیل برنده شدن شما در برابر رقبا باشد.
در یک تیم، ممکن است افراد دیگر گروه شما را به عنوان رهبر گروه تعیین کنند. بنابراین شما توانایی مدیریت و کنترل اوضاع را داشتید و این یک مزیت رقابتی ناعادلانه محسوب میشود. حتی گاهی اخلاق و رفتار خاص شما هنگام برخورد با مشتری رضایت بسیاری از آنها را جلب میکند. این ویژگی اخلاقی نیز شما را نسبت به بقیه متمایز میکند. شما برای تقویت این مهارتهای خود بدون قبلا تلاش کردهاید و در حال حاضر نتیجه آن را میبینید.
شاید هم شما در یک رشته یا صنعت آگاهی و تجربهی زیادی داشته باشید. بعضی رهبران و مدیران میتوانند به طور هم زمان بین انگیزه و مسئولیت پذیری تعادل برقرار کنند. این به کارمندان کمک میکند تا با انگیزه بیشتری کار کنند و در عین حال تعهد زیادی هم نسبت به مسئولیت خود داشته باشند. مهارتهای ارتباطی، نوشتاری و شفاهی بعضی افراد هم بسیار عالی است. بعضی دیگر ممکن است راحتتر سیستمها، ایدهها یا پروژههای پیچیده را به مفاهیم کوچک تبدیل کنند و آنها را قابل مدیریت و قابل درک کنند.
ممکن است شما مانند یک چسب عمل کنید. یعنی هنگامی که روحیهی تیم شما ضعیف است، به آنها امید دهید و اعضای تیم را در کنار هم نگه دارید. شاید هم پیش آمده که در موقعیتهای بحرانی آرامش و تمرکز خود را به راحتی حفظ کنید. بعضی افراد نیز مهارت حل مسئله بالایی دارند و میتوانند به سایر افراد ایدههای خلاقانهای را ارائه کنند. به طوری که آن نظرات خارج از چارچوبی است که دیگران به آن فکر میکنند.
همه این مواردی که در بالا به آنها اشاره کردیم، مزیت رقابتی ناعادلانه شما نسبت به دیگران است. اگر بخواهیم به صورت سادهتر نیز آن را تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم ویژگی که شما آن را به دست آوردهاید و باعث برتری شما نسبت به دیگران میشود. مثلا شما یک کتاب در سایت آمازون منتشر کردهاید. اگر رقیب شما بخواهد همین کار را انجام دهد، نیاز به صرف زمان و انرژی زیادی دارد. پس شما یک مزیت نسبت به او دارید.
خود آگاهی در مورد مزیت ناعادلانه
برخی از این مزیتها کاملا روشن و آشکار هستند. به عنوان مثال، شما سالها برای ساختن عضلات بدن خود تلاش کردهاید و بدن آمادهای نسبت به حریف خود دارید. بدون شک شما از این ویژگی خود آگاه هستید. اما گاهی ما به مزیتهای خاص خود آگاهی نداریم. ممکن این مزیت به دلیل مطالعه یا تمرین زیاد به وجود آمده باشد اما ما نسبت به آن آگاه نیستیم.
آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که شخصی از شما تعریف کند ولی شما آن را مهم ندانید؟ حتی ممکن است شما حس کنید که افراد زیادی به شما رجوع میکنند یا به دلیل موضوعات خاصی به شما زنگ میزنند و از شما مشاوره میگیرند. یکی دیگر از عواملی که میتواند کسب و کار شما را ارتقا دهد و یک مزیت رقابتی ناعادلانه ایجاد کند، میزان علاقهی شما به یک مسئولیت خاص است. کارها و مسئولیتهایی که شور و شوق شما را برانگیزد، به شما انگیزه دهد و نسبت به بقیه موفقتر خواهید شد.
شاید شما به ندرت از موفقیتها و ویژگیهای منحصر به فرد خود صحبت کنید و یا خود را تحسین کنید. به اشتراک گذاشتن آنچه در آن برتری دارید میتواند مانند لاف زدن یا خودخواهی یا خودشیفتگی به نظر برسد. اما مطمئن باشید که ایده و ویژگی شما میتواند برای شرکت مفید باشد و یک مزیت رقابتی ناعادلانه محسوب شود.
تمام این موارد برای بهبود خودآگاهی شماست. مهم است که بدانید چه چیزی را به دیگران پیشنهاد میکنید و چه گزینهای را روی میز قرار دارید. هنگامی که تفکر خود را در مورد مهارتها یا استعدادهایی که شما را متمایز میکند سازماندهی کردید، میتوانید با برنامه ریزی دقیق محصول و خدمات منحصر به فرد خود را ارائه دهید و بازدهی بهتری دریافت کنید.
نداشتن مزیت رقابتی ناعادلانه چه عواقبی دارد؟
شاید شما داشتن مزیت رقابتی خاص یا ناعادلانه را یک موضوع مهم یا حیاتی برای کسب و کار خود ندانید. در این صورت دیر یا زود با عواقب آن درگیر خواهید شد. حقیقت این است که بیشتر استارتاپها در زمان شروع کار خود دارای مزیت رقابتی ناعادلانه نیستند و به همین دلیل رشد چندانی هم نمیکنند و در حد یک کسب و کار معمولی باقی میمانند. حتی شاید در کار خود شکست بخورند. کسب و کاری میتواند موفق عمل کند که یک مزیت خاص داشته باشد.
مزیت ناعادلانه همان چیزی است که شما به آن نیاز دارید و باعث تمایز شما از رقبا میشود. شما باید قبل شروع کار این مزیت را پیدا کنید تا بتوانید خیلی زود دیده شوید. برخی افراد به اشتباه فکر میکنند اشتیاق شدید آنها به کار خود یک مزیت ناعادلانه است. در حالی که اینطور نیست. شما به یک مهارت، ویژگی، فرمول یا الگوریتم خاص و ویژه نیاز دارید تا بتوانید در بازار رقابتی حرفی برای گفتن داشته باشید. در غیر این صورت دیر یا زود حذف خواهید شد.
استفاده از مزیت رقابتی ناعادلانه باعث رشد و موفقیت شما میشود
همانطور که اشاره کردیم، نداشتن مزیت رقابتی ناعادلانه باعث حذف شما خواهد شد. در نقطه مقابل، آگاهی از مهارت و ویژگی که شما را متمایز میکند و استفاده از آن به نفع خود، باعث رشد شما میشود. به عنوان مثال، شما میتوانید با مطالعه و تفکر، ایدهی جدیدی در کسب و کار خود ارائه دهید، یا حتی ایدهی خود را بفروشید. مثالهایی از زمانهایی که موفق بودید و اینکه چگونه توانستید کاری را انجام دهید به مشتریان ارائه دهید.
این نوع مزیت رقابتی به شما کمک میکند تا با سرپرستان، همکاران، مشتریان فعلی و آینده یک ارتباط خوب ایجاد کنید. این نکته را نیز فراموش نکنید، زمانی که شما ایدههای خود را پیاده سازی میکنید، اعتماد به نفس شما نیز افزایش پیدا میکند. بنابراین به طور ناخودآگاه شانس موفقیت شما نیز نسبت به سایر کسب و کارها بیشتر میشود.
ایجاد مزیت رقابتی ناعادلانه در یک شرکت به چه عواملی بستگی دارد؟
مزیت رقابتی ناعادلانه به نوع شرکتی که میخواهید تاسیس کند، بستگی دارد. اما عواملی وجود دارد که سرمایه گذاران آنها را بررسی میکنند و سپس روی شرکت مورد نظر سرمایه گذاری میکنند.
گنجاندن یک یا چند عامل رقابتی در تجارت شما میتواند به معنای تفاوت بین 100 میلیون درآمد سالانه و 1 میلیارد باشد. شرکت شما باید مزیتی داشته باشد که نظر سرمایه گذاران را به خود جلب کند. شما باید این مزیت را با توجه به کسب و کار خود پیدا کنید.
وال مارت که بزرگترین فروشگاه زنجیرهای آمریکایی است، یک مثال عالی برای این موضوع میباشد:
- این فروشگاه زنجیرهای به مشتریان قول داده است که تقاضاهای مشتریان را برآورده کند و محصولات را با قیمت کمتری نسبت به بقیه فروشگاهها ارائه دهد.
- از این تقاضا برای چانه زنی با تامین کنندگان استفاده میکند – “اگر سفارش را 10 برابر کنیم، چه تخفیفی میتوانید ارائه دهید؟”
- روی فناوریهای پیچیده سرمایه گذاری کرده و زنجیره تامین را سادهتر میکند، سپس هزینههای خود را در مقایسه با رقبا کاهش میدهد.
- از مزیتی که در موارد 3 و 4 بدست آوردید برای کاهش مجدد قیمتها استفاده میکند.
و این چرخه همچنان ادامه دارد. شما نیز با توجه به کسب و کار خود میتوانید یک چرخه درست رقابتی ایجاد کنید.
از این راهکارها برای ایجاد مزیت رقابتی ناعادلانه کمک بگیرید
تا به اینجا درباره مفهوم مزیت رقابتی ناعادلانه و اهمیت آن صحبت کردیم. به احتمال زیاد شما مجاب شدید برای تخصص یا کسب و کار خود یک مزیت رقابتی ناعادلانه ایجاد کنید. اما بدون داشتن دانش کافی درباره ایجاد آن، انجام این کار آسان نیست. ما در اینجا چند راهکار به شما ارائه میدهیم که به کمک آن میتوانید این مزیت را به وجود بیاورید.
1. مهارت خاصی در خود ایجاد کنید
یکی از راههای ایجاد یک مزیت رقابتی ناعادلانه این است که یک مهارت را به صورت خاص و ویژه در خود تقویت کنید. به عبارت دیگر، به جای این که چند مهارت را به صورت معمولی یاد بگیرید، سعی کنید یک مهارت خاص را انتخاب کرده، برای پرورش آن زمان، هزینه و انرژی صرف کنید و متخصص شوید. به عنوان مثال بدن خود را با تمرینات متوالی به بهترین شکل بسازید یا فن بیان خود را بالا ببرید یا این که یک کتاب عالی چاپ کنید و موارد مشابه دیگر.
اشتباه بیشتر افراد این است که انرژی و زمان خود را صرف پرورش یک ویژگی خاص نمیکنند و از این شاخه به آن شاخه میپرند. به همین در زمان رقابت با دیگران حرفی برای گفتن ندارند.
2.محصولی فراتر از دیگران پیشنهاد دهید
فرقی نمیکند محصول ارائه میدهید یا خدمات، در هر دو صورت باید محصول یا خدمات شما یک ویژگی جدید ارائه دهد و به حدی قانعکننده باشد که بتواند نظر مشتریان را جلب کند. در این صورت بازار را میتوانید در دست بگیرید. برای انجام این کار ابتدا رقبای خود را به خوبی بررسی کنید. حتما ویژگی برای محصولتان پیدا کنید که بهتر از ویژگیهای محصولات رقبای شما باشد.
3.یک مفهوم یا محصول جدید ارائه دهید
یکی از راهکارهای دیگر که میتواند باعث موفقیت شما در این زمینه شود، این است که یک مفهوم یا محصول جدید در بازار تعریف کنید. اگر شما موفق به انجام این کار شوید، بدون شک برنده هستید. البته انجام این کار ساده نیست، ولی غیر ممکن هم نیست. به عنوان مثال، شرکتهای مطرح زیادی وجود دارند که یک مفهوم جدید را وارد بازار کردهاند. این نوع شرکتها با همین ترفند از رقبای عادی خود پیشی گرفتند.
4. بازار را به انحصار خود در بیاورید
با هر روشی که میتوانید سعی کنید همیشه حرفی برای گفتن داشته باشید و هر روز ویژگیهای انحصاری کسب و کار خود را افزایش دهید. برای انجام این کار حتما یک اتاق فکر داشته باشید و وضعیت بازار، عملکرد رقبا و ایدههای جدید را بررسی کنید. شما باید علاوه بر نوآوری، شرایط انحصاری فوقالعادهای هم داشته باشید تا برای سرمایهگذاران جذاب به نظر برسید.
5. به دنبال یک نیاز خاص در جامعه باشید و برد خود را بر طبق آن بسازید
راهکار دیگری که میتواند به شما کمک کند تا کسب و کار موفقی داشته باشید این است که یک نیاز خاص درجامعه پیدا کنید و خدمات و محصولاتی ارائه دهید که آن نیاز را برطرف میکنند. در این صورت میتوانید محصول خود را از دیگران متمایز کنید. مردم همیشه حاضر هستند برای رفع یک مشکل اساسی هزینه بیشتری پرداخت کنند. به این نکته نیز توجه کنید که همیشه در جامعه موضوعات مختلفی وجود دارد که با حل کردن آنها میتوانید به یک برند موفق تبدیل شوید.
البته این نکته مهم را نیز در نظر بگیرید که شما صرفا به دلیل نوآوریهایتان، مزیت رقابتی ناعادلانه به دست نمیآورید و از رقبای خود پیشی نمیگیرید. بلکه زمانی میتوانید این کار را انجام دهید که زمان و انرژی کافی صرف بررسی، تحلیل و اجرایی کردن نوآوری خود کرده باشید. در آن صورت میتوانید آن را تبدیل به یک مزیت خاص کنید.
در پایان مجددا این نکته را یادآور میشوم که در بازار رقابتی مدرن اگر حرفی برای گفتن نداشته باشید و مزیت خاصی ارائه ندهید، نمیتوانید تبدیل به یک کسب و کار موفق شوید. بنابراین برای اینکه خودتان یا کسب وکارتان را تبدیل به برند کنید و مشتریان و سرمایه گذاران عالی کسب کنید، از مزیت رقابتی ناعادلانه غافل نشوید. از همین حالا میتوانید به فکر ایجاد این مزیت باشید تا هر چه زودتر از رقبای خود پیشی بگیرید و متمایز شوید.