شاید از خود بپرسید زبان بدن چه تاثیری بر فروش دارد؟ زبان بدن در فروش و فروشندگی با نقش آب در موتور خودرو مقایسه می شود. فروشنده تا زمانی که فروش خود را آغاز نکرده است، نیاز به زبان بدن ندارد. اما اگر زبان بدن فروشنده مناسب نباشد به محض اینکه فروش خود را شروع کند یا در یک جلسه مذاکره فروش قرار بگیرد، هر لحظه که می گذرد احتمال بر هم خوردن معامله و از دست دادن مشتری بیشتر می شود.
یکی از مهم ترین مهارت هایی که یک فروشنده باید یاد گرفته باشد، زبان بدن است. زبان بدن در فروش، بازاریابی و خرید به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیست. بر اساس فروش حرفه ای هم باید بگوییم که تمام فرایند فروش بر اساس عوامل روانی و احساسی انجام می شود. مهارت تحلیل زبان بدن از آن مهارت هایی است که هر فروشنده با دانستن آن قادر خواهد بود که بر اثربخشی خود تاثیر بیشتری بگذارد.
در این مقاله از سایت خواهید خواند که در سایر مقالاتی که با زبان بدن و فروش مرتبط هستند، این مطالب را پیدا نخواهید کرد. چرا که این مقاله حاصل سال های زیادی تحقیق و تجربه در خصوص زبان بدن است. درک زبان بدن به شما این توانایی را خواهد داد که احساسات فردی خود را بهتر به نمایش بگذارید و احساسات فردی دیگران را بهتر درک کرده و تحلیل نمایید.
شاید شما فروشنده نباشید و فکر کنید که این مقاله به کار شما نمی آید، اما این یک اشتباه رایج است. یادتان باشد برای این که در کسب و کار یا زندگی شخصی تان به موفقیت برسید، باید بتوانید داشته های وجودی تان را به دیگران درست بفروشید. در واقع همه انسان ها نوعی فروشنده هستند اما محصول و خدماتی که ارائه می دهند متفاوت از فروشندگان بازار است. به عنوان مثال زمانی که برای شغل منشی گری در مصاحبه شرکت می کنید، در واقع توانایی و مهارت های خود را باید به فرد مصاحبه کننده می فروشید. زبان بدن در فروش هر چیزی مادی یا غیر مادی کاملا موثر است.
ما پیش بینی کردیم که چه کسی در انتخابات موفق خواهد شد، و خیلی زود مشخص شد پیش بینی ما درست از آب در آمده است. دو سال بعد دوباره در همچون مراسمی دعوت شدیم. اما این بار ما به جای اینکه داوران مسابقه را زیر نظر داشته باشیم، شرکت کنندگان را زیر نظر داشتیم. وظیفه ما حدس زدن اینکه چه کسی برنده میدان می شود نبود، بلکه وظیفه ما بررسی این موضوع بود که روش ارائه غیرکلامی ارائه دهندگان به چه نحوی است و چه تاثیری به روی برد و باخت آنها می گذارد.
کار ما این بود که به هر کارآفرین نمره ای بین عدد 5 تا 15 بدهیم. افراد ارائه دهنده برای هر نشانه ای از ارائه های غیر کلامی مثبت یا همان زبان بدن مثبت مثل لبخند زدن، حفظ تماس چشمی و ژست مناسب امتیاز می گرفتند.
همچنین لازم بود برای هر نشانه منفی مثل ناراحت بودن، حالت دست های نامناسب، اجتناب از نگاه کردن به حاضران در جمع یا حالاتی که بیانگر استرس و اضطراب در آنها می شد، امتیاز منفی صادر کند.
همین رابطه و رفتارها در دنیای سیاست و انتخابات نیز موثر است. در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال 2012 ما یک تحقیق آنلاین از هزارنفر شرکت کننده در انتخابات انجام دادیم. این افراد شامل کسانی از هر دو طیف سیاسی دموکرات و جمهوری خواه می شدند. ما یک ویدئو کوتاه دو دقیقه ای از کمپین های رقابتی باراک اوباما و میت رامنی را به شرکت کنندگان نشان دادیم. باراک اوباما و میت رامنی در این ویدیو ها حالت های خنثی یا احساسی از خود نشان می دادند.
دوربین های مدار بسته ای که از قبل در آن فضا قرار گرفته بود چهره بینندگان را ثبت می کرد. تیم ما به تجزیه و تحلیل 6 احساس مهمی که در تحقیقات روانشناسی در نظر گرفته می شود پرداختیم. از جمله خوشحالی، متعجب بودن، ترسیدن، منزجر شدن، عصبانی بودن و ناراحت شدن. برای هر احساس کدگذاری خاصی انجام دادیم، در واقع نیت هر احساس را به مثبت و منفی طبقه بندی کردیم. همچنین بررسی کردیم که سطح هر کدام از این احساسات چقدر بوده است.
این تجزیه و تحلیل به ما نشان داد که باراک اوباما پاسخ های احساسی بیشتری را از تماشاچیان برانگیخت. تعداد زیادی از جمهوری خواهان، یعنی 16 درصد آنها نسبت به رامنی که طرفدار آن بودند عکس العمل منفی از خود نشان دادند. هنگامی که ما زبان بدن کاندیدهای ریاست جمهوری را بررسی کردیم، متوجه شدیم باراک اوباما حالت هایی را که از نظر ما برای پیروزی در انتخابات لازم بود را رعایت می کرد.
او در سخنرانی خود حالت های مثبت و باز زیادی از خود نشان می داد و اعتماد به نفس کافی داشت. اما در مقابل، رامنی اغلب سیگنال های منفی از خود نشان می داد. حرف خود را عوض می کرد، از تماس چشمی با تماشاچیان طفره می رفت، حالات صورت و حرکات او حواس مخاطب را پرت می کرد.
البته نمی توان گفت نتایج انتخابات تنها به زبان بدن کاندیدهای ریاست جمهوری ربط دارد. همین طور نتیجه رقابت کسب و کارهای جدید و موفقیت آنها صرفا منوط به زبان بدن نمی باشد. اما ارتباط غیرکلامی صحیح به موفقیت و پیروزی افراد در زمینه های متفاوت مرتبط است. حال سوال این است که چگونه می توانیم سیگنال های مثبتی به تماشاچیان بفرستیم و به موفقیت خودمان امیدوارتر شویم؟
ما در رابطه با زبان بدن، رفتارهای رهبران موفق را مورد بررسی قرار دادیم و چندین حالت که نشان دهنده زبان بدن موثر و قانع کننده است و به تماشاچی سیگنال مثبت می فرستد را در اینجا شرح می دهیم.
بیل کلینتون در ابتدای فعالیت های سیاسی خود از حالت های باز و فضاهای زیادی استفاده می کرد. در نتیجه این فرد غیر قابل اعتماد به نظر می رسید.
مشاوران او تصمیم گرفتند برای کمک کردن به او و حفظ و کنترل زبان بدنش، آموزش هایی به او بدهند. لازم بود او یک جعبه را جلوی سینه و شکم خود تصور کند و حرکات دست خود را در محدوده همین جعبه نگه دارد. از آن پس تکنیک جعبه کلینتون یک عبارت مشهور در زمینه زبان بدن شد.
یکی از روش هایی که با آن می توانید سیگنال اعتماد و کنترل به مخاطب خود بدهید، حالت ایستادن به نحوی است که گویی یک توپ بسکتبال در دستان خود دارید و بین انگشتان خود توپ را نگه داشته اید. واقعیت ها در نوک انگشتان شما خود را نشان می دهند. استیو جابز در سخنرانی های خود از این طرفند بسیار استفاده می کند.
هنگامی که افراد عصبی می شوند دست هایشان را زیاد حرکت می دهند، در واقع این رفتار حس بی قرار بودن را به مخاطب می رساند. اما وقتی شما مطمئن باشید، دست هایتان آرام هستند. یکی از راه های انجام این طرفند این است که دست هایتان را به شکل یک هرم به یکدیگر قلاب کنید.
بسیاری از مدیران موفق کسب و کارهای بزرگ از این روش استفاده می کنند. اما باید احتیاط کنید، زیرا استفاده زیاد از این روش ممکن است چهره شما را از شخصیتی مطمئن به شخصیتی خود خواه و مغرور تبدیل کند. هدف این است که آرام و مطمئن بنظر برسید نه از خودراضی.
طرز ایستادن افراد نشانه‌ای قوی از طرز فکر آنهاست. وقتی در این حالت قوی و باثبات می‌ایستید، درحالی‌‌که پاهایتان را به اندازه عرض شانه‌هایتان باز کرده‌اید، نشانه این است که احساس می‌کنید همه‌چیز تحت‌کنترل است.
این حالت نشان‌دهنده پذیرنده‌بودن و صداقت است. اوپرا در سخنرانی‌های خود از این حالت زیاد استفاده می‌کند. او مجری قدرتمند و دارای نفوذ است اما در عین حال می‌خواهد با مخاطبان خود با صداقت ارتباط داشته باشد، چه یک نفر و چه هزاران نفر.
وقتی کف دست هایتان را به سمت بالا می گیرید، این حالت نشان دهنده پذیرنده بودن و صداقت شماست. اوپرا در سخنرانی های خود از این طرفند زیاد بهره می گیرد. او مجری قدرتمند و با نفوذی است اما در عین حال می خواهد به مخاطبان خود این احساس را برساند که صداقت دارد. در واقع او می خواهد با مخاطب یا مخاطبان خود با صداقت ارتباط داشته باشد و به همین خاطر از این روش بهره می گیرد.
هنگامی که کف دستانتان را به سمت پایین می گیرید پالس مثبت به تماشاچی خود ارسال می کنید. این کار نشانه ای از قدرت، نفوذ و قاطع بودن است. یکی از طرفندهایی که باراک اوباما برای آرام کردن جمعیت استفاده می کرد این بود که بعد از بروز سروصدای جمع این کار را انجام میداد.
نکته ای برای بهبود زبان بدنتان می توانید از آن استفاده کنید، این است که از ارائه خود فیلمی ضبط کنید و سپس بدون صدا گوش بدهید. در واقع لازم است تمرکز شما تنها به روی زبان بدنتان باشد. طرز ایستادن و ژست شما چگونه است؟ چه سیگنال هایی از ارائه دهنده دریافت می کنید؟
اگر از هیچ یک از حالاتی که در بالا ذکر کردیم استفاده نکرده اید، فکر کنید که دفعه بعد در چه موقعیت هایی می توانید از آنها بهره بگیرید. ارتباط غیرکلامی موثر صرفا شما را به یک مدیر یا رهبر بزرگ تبدیل نمی کند اما به شما کمک می کند در زندگی به نتایج موفقیت آمیز تری دست پیدا کنید.
قطعا شما هم اهمیت زبان بدن در فروش و بازاریابی را می دانید و بارها آن را تمرین کرده اید. امیدوار هستیم که بتوایند هر چه بیشتر از این آموزش ها که برای شما نوشته ایم بهره مند شوید و در حوزه بازاریابی موفق باشید. اگر طرف مقابل مذاکره فروش زبان بدن شما را تقلید کرد، این یک نشانه مثبت ارتباط کلامی است.
دیگر این که بدن خود را اندکی رو به جلو خم کنید، صحبت های طرف مقابل خود را به خوبی گوش دهید، هرازگاهی خوب است که سرتان را به نشانه تایید تکان دهید و مهم تر از همه این که لبخند بزنید تا طرف مقابل نیز به انجام این کار ترغیب شود و روند مصاحبه به شکل آرام و متین پیش رود.
با تکیه بر این استراتژی خواهید توانست که طرف مقابل را به خوبی وارد بحث کنید، طوری که او سوال بپرسد و با حواس جمعی بیشتری به صحبت های شما گوش دهد. با رعایت این نکات می توانید احتمال موفقیت خود در مذاکرات فروش را بیشتر کنید و حتی در زندگی شخصی تان راحت تر به خواسته های خود برسید.
جستجو درسایت
دسته بندی های مقالات
محبوب ترین محصولات
