بازاریابی
بنده امیر اسحاقی هستم بیزینس کوچ با توضیحاتی در حیطه بازاریابی با من همراه باشید.
فرآیند مدیریت بازاریابی به طور کلی در فروش و تبلیغات ساده خلاصه نمیشود. بلکه عبارت است از یک فرآیند کامل برای هماهنگ کردن شرکت با بهترین فرصتها بنابراین ریت بازاریابی این چنین تعریف می شود :
1-تجزیه و تحلیل فرصتهای بازار
2- انتخاب بازارهای هدف
3-تهیه ترکیب عناصر بازاریابی
4- سازماندهی
5-کنترل یا نظارت
6-ارزیابی
7-مشتری مداری
در کتاب مدیریت بازاریابی کاتلر و کیلر تعریف مدیریت بازاریابی اینگونه آمده است: مدیریت بازاریابی علم و هنر انتخاب بازارهای هدف سودآور و نیز جذب و حفظ و افزایش مشتریان از طریق خلق و مبادله و ارائه ارزش به آنان است.
1-تجزیه و تحلیل فرصت های بازار:
یکی از راههای موفقیت هر سازمان و شرکتی این است که بداند به محصولات و بازارهای فعلی خود نمیتواند برای همیشه وابسته باشد. درواقع هر شرکتی باید توانایی تشخیص فرصتهای جدید بازار را داشته باشد. واضح است که بازار دارای پیچیدگیهای زیادی است و همواره درحال تغییر است. تشخیص فرصتهای جدید و همچنین تهدیدها در موفقیت و ادامه راه شرکت بسیار مؤثر است. هر شرکت باید دائماً بازار و مشتریان را زیر نظر داشته تا بتواند از فرصتهای پیش آمده بهترین استفاده را کند.
تجزیه و تحلیل فرصتهای بازار به مدیریت صحیح بازاریابی در سازمان بستگی دارد .هر شرکتی با فرصت های زیادی روبروست بسیاری از شرکتها بهآسانی با مدیریت صحیح میتوانند از این فرصتهای جدید استفاده کنند. درواقع وظیفه چشم بینای سازمان را بخش تحقیقات بازار در واحد مدیریت بازار انجام می دهد. البته باید بدانیم که تمامی فرصتها برای یک شرکت مطلوب نیستند و تشخیص فایده یک فرصت در مدیریت بازاریابی باید با منابع و اهداف شرکت متناسب باشد. زمان تجزیه و تحلیل فرصتهای بازار از طریق فرایند مدیریت بازاریابی مدیران به اطلاعات زیادی نیازمند است. این نیازهای اطلاعاتی بیشتر در مورد مصرف کنندگان و نحوه تصمیمگیریهای خرید آنهاست مدیران در محیط بازار به دنبال عوامل مهمی نظیر: رقبا، عرضهکنندگان مواد اولیه، واسطه های فروش و مردمند.
2-انتخاب بازار هدف :
تامین رضایت تمامی مصرف کنندگان در یک بازار عملاً امکانپذیر نمیباشد و شرکتها به این امر واقف هستند. چراکه در یک بازار همواره تعداد زیادی مصرفکننده مختلف با نیازهایی بسیار متفاوت وجود دارند هر شرکت باید کل بازار را بررسی کند و قسمتهایی از آن را برای خود انتخاب کند. این بررسی محیطی در فرآیند مدیریت بازاریابی طی پنج مرحله زیر اجرا میشود:
* اندازهگیری تقاضا و پیشبینی آن
* تقسیم بازار
*هدف گیری در بازار
* جایگاه یابی در بازار
*اندازهگیری تقاضا و پیشبینی
3-تهیه ترکیب عناصر بازاریابی:
عناصر عمده عبارتاند از محصول، قیمت، کانالهای توزیع و فعالیتهای پیشبرد فروش.
این عناصر بهعنوان فعالیتهای قابل کنترل مدیریت بازاریابی می باشند. مدیران بازاریابی باید این سوال را جواب دهند که چه محصولی با چه قیمتی تولید و در چه مکانی عرضه کنند و با چه شیوه تبلیغاتی به اطلاع مصرفکننده برسانند.
4-سازماندهی:
به منظور اینکه مدیریت بازاریابی بتواند به اهداف موردنظر برسد باید فعالیتهای بازاریابی خود را سازماندهی کند . نیروی انسانی و آموزش لازم را تامین کند و ضمناً جهت پیشبرد فعالیتها، هماهنگیهای لازم را داشته باشد.
5-کنترل یا نظارت :
به منظور اینکه فعالیتها با توجه به برنامه پیش برود مدیریت سنجش بازار باید در مقاطع زمانی مختلف عملکرد را با برنامه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در جهت رفع مشکلات و تجدیدنظر در برنامه اقدام نماید.
6- ارزیابی :
مدیران بازاریابی با دریافت نظرات مشتریان در مورد کالا و خدماتی که ارائه میدهند از طریق شیوههای مختلف نظرسنجی آنها را بررسی و در تصمیمگیریهای بعدی خود مورد استفاده قرار می دهند.
7- مشتری مداری :
شرکتها باید با تامین لوازم و قطعات و همچنین پاسخگویی مناسب به مشتریان در حداقل زمان ممکن رضایتمندی آنها را فراهم کنند. در بازار رقابتی امروز مشتری حرف اول را میزند و رضایتمندی آن موجب خرید کالای بیشتر و به دنبال آن افزایش سهم بازار بیشتر می شود، سهم بازار بیشتر سود بیشتری را برای سازمان به همراه میآورد و راه سازمان در رسیدن به اهدافش محقق می شود.
نتیجه گیری:
باتوجه به پیچیدگی بازار رقابتی امروزی و افزایش روزافزون تکنولوژی نیاز مشتریان بشدت درحال تغییر میباشد که اگر در زمینه بازاریابی برای محصولات، مدیریت دقیق و عملی صورت نگیرد سازمان با مشکل جدی روبهرو خواهد شد. مدیریت بازاریابی همواره در تلاش است تا بتواند بهترین راهکارها را ارائه دهد. تا هم بقای سازمان را تامین کند و هم سازمان را در رسیدن به اهداف یاری نماید.