افزایش سودآوری در سازمان
تمام افراد دارای کسب و کار با این مسئله روبرو هستند که چگونه می توانند کسب و کار خود را رونق بخشیده و افزایش سوددهی داشته باشند.
بیشتر صاحبان کسبوکار فکر میکنند که برای افزایش سودآوری باید بتوانند فروش خود را افزایش دهند اما نکته قابلتوجه این است که این کار در کوتاهمدت بسیار دشوار است یکی از روشهای مهم برای افزایش سودآوری این است که بتوانید حاشیه سود خود را بالا برده تا درآمد بیشتری کسب کنید اما برای سودآوری بیشتر باید به موارد زیادی توجه کرد که در ادامه به آنها میپردازیم.
1-تعریف سازمان:
سازمان واحدی اجتماعی تشکیل شده از افرادی است که برای رسیدن به هدفی خاص با یکدیگر همکاری میکنند. یکی از فاکتورهایی که در ابتدا باید به آن توجه کرد ساختار فرهنگ سازمانی است.
فرهنگ سازمانی به این معناست که چگونه رفتار افراد در سازمانها میتواند به پیشرفت سازمان و افزایش سودآوری آن کمک کند لازم به ذکر است که برای ایجاد فرهنگ صحیح در یک سازمان نیاز به یادگیری میباشد و متعاقباً برای ایجاد یادگیری مؤثر باید موارد زیر رعایت شود.
مراحل ایجاد یادگیری موثر
1-ایجاد انگیزه از طریق سیستمهای پاداشدهی برای کارکنانی که اطلاعات و قابلیتهای جدید فرامیگیرند.
2- اهمیت دادن و تاکید بر یادگیری بهعنوان یک فعالیت مهم تشویق برای شراکت با سایر کارکنان به عنوان روشی تعیین کننده برای یادگیری.
3- ایجاد فرصت برای کارکنان جهت آموزش به دیگران
4- اشتراک نوآوریها و راهکارها در سازمان
5- کسب اطمینان از این که کارکنان میتوانند باورهای سازمان را برای افراد بیرونی توضیح دهند .
6-برقراری ارتباط با ایدهها و راهکارهای مشتری در داخل سازمان
2-فاکتورهای مؤثر بر سودآوری:
در این مقاله به معرفی سه فاکتور مهم و مؤثر بر سودآوری میپردازیم و در انتها به اختصار سایر فاکتورهای مؤثر بر سودآوری را نیز بررسی میکنیم.
1-هدف :
نکته حائز اهمیت در یک کسبوکار این است که بدانیم همواره بیشتر از آنکه پول درآوردن در یک کسبوکار اهمیت داشته باشد هدف مشخص دارای اهمیت است.
سازمانها باید دارای هدفی باشند، بیشتر سازمانها از عباراتی مانند احترام، کار تیمی و نوآوری صحبت میکنند اما اکثراً فاقد چنین ویژگیهایی. هستند درواقع تحقیقات نشان می دهد که لفاظیهایی که کسبوکارها راجع به ارزشهایشان میکنند هیچگونه ارتباطی با عملکرد آنها در دنیای واقعی ندارد. تنها سازمانهایی که از نوع هدفدار_ شفاف هستند در حوزه عملکرد مالی و ارزش بازار شرایط ممتازی دارند.
همچنین تحقیقات نشان میدهند که مدیران میانی و کارکنان حرفهای هستند که موجب شکلگیری چنین روابطی بین معیارها می شوند و نه کارکنان پاره وقت و مدیران عالی. مدیرانی که چشمانداز سازمان را بدرستی درک می کنند و تصمیمات روزانه شان را بر مبنای هدایت سازمان به سوی آن هدف اتخاذ میکنند. درنهایت مطالعات این واقعیت را تایید میکند که هدف سازمان دارای اهمیت است اما هدف زمانی اهمیت مییابد که همراه با هدایت روشن و کارآمد از سوی مدیریت عالی سازمان انجام پذیرد و البته ضروری است که مدیر مدیران میانی نیز با این جریان همراه باشد.
2-گلوگاه:
گلوگاههای فرآیندهای کسبوکار زمانی رخ می دهند که تقاضا بیشتر از ظرفیت تولید باشد گلوگاهها میتوانند به دلایل زیادی اتفاق بیفتد مثل تجهیزات قدیمی نیروی کار ناکافی و کمبود منابع چنانچه گلوگاهها شناسایی و کنترل نشوند مشکلات بسیار زیادی ازجمله از دست دادن درآمد، مشتریان ناراضی، اتلاف زمان، محصولات و خدمات بیکیفیت و استرس زیاد در اعضای تیم ایجاد می شود.
اگر احتمال دهید که جایی در گردش کارتان با یک گلوگاه روبرو هستید باید برای حذف آن اقدام کنید بهترین روش برای یافتن و از بین بردن گلوگاهها ترسیم فرایندها میباشد به این ترتیب میتوان کل گردش کار را مشاهده کرده و تجزیه و تحلیل کرد استفاده از اتوماسیون یا ارتقاء نرمافزار برای تکمیل بهتر کار در یک گلوگاه از راهکارهای حذف گلوگاهها میباشد.
3-مکانیزاسیون:
روش دیگر برای انجام سریعتر و بهتر فعالیتهای یک سازمان مکانیزه کردن آن است به شیوهای که از بسیاری از اتلافها از قبیل تاخیر زمان، پاسخگویی با تاخیر، جابهجایی و انتقال جلوگیری خواهد شد چنانچه سازمانی بتواند بهای تمامشده خدمات و محصولاتش را کاهش دهد قادر به افزایش سودآوری خواهد بود .
برعکس آن چنانچه نتوانند این کار را انجام دهند به تدریج از چرخه رقابت خارج می شوند از عمده دلایل بالا بودن بهای تمامشده محصولات، کند و زمانبر بودن فعالیتها و فرآیندهای جاری در سازمان است و چنانچه زمان انجام فعالیتها در یک سازمان کوتاهتر شود به نیروی انسانی کمتری نیاز خواهد بود. یکی از روشهای بسیار مؤثر جهت انجام سریع تر فعالیتها و فرآیندها در هر سازمانی مکانیزاسیون یا سیستمی کردن فرآیندها و گردش کارهاست مکانیزه شدن فرآیندها، از کندیها براحتی جلوگیری میکند.
در ادامه به چند راهکار و تکنیک دیگر برای افزایش سودآوری کسبوکارها اشاره میکنیم:
1- افزایش قیمت:
اگر شما بتوانید قیمت محصول را افزایش دهید سودآوری کسبوکار نیز افزایش مییابد اما قیمت یک مزیت رقابتی است و نمیتوان آن را هر طور که خواستید تعیین کنید چنانچه شما بهعنوان یک برند شناخته شده باشید میتوانید محصولات خود را افزایش قیمت دهید .در حالت دوم زمانی که محصول شما نسبت به محصولات مشابه مزیت رقابتی دارد میتوان قیمت آن را افزایش داد باید توجه کرد که کاهش شدید قیمت نسبت به رقبا خیلی تکنیک خوبی نیست و میتواند شما را وارد یک مرداب قیمت کند.
2- تمرکز روی محصولات سودآور:
در هر کسبوکاری محصولاتی وجود دارند که حاشیه سود بالاتری نسبت به سایر محصولات دارند بنابراین باید تمرکز روی این محصولات باشد تا حاشیه سود بالاتری ایجاد شود.
3- سیستم کاهش هزینه:
همانگونه که افزایش قیمت میتواند سود شما را افزایش دهد میتوان با شناسایی دقیق هزینهها و کاهش آنها سودآوری کسبوکار را رقم زد باید دقت شود که هنگام کاهش هزینهها باید این کاهش بر روی نقاطی انجام شود که تاثیرگذاری کمی بر روی کسبوکار دارند برای مثال هنگام کاهش هزینهها نباید هزینههای مربوط به بازاریابی فروش و تبلیغات را کاهش داد.
4- تسویه حساب و وصول مطالبات بموقع:
با توجه به اینکه پول ارزش زمانی دارد، عدم سازماندهی و وجود سیستمی برای وصول مطالبات و تسویه حساب می تواند تاثیر بسیار بدی بر روی بازدهی و سودآوری کسبوکار شما داشته باشد.
5-خرید حرفهای:
با خرید حرفهای میتوانید حاشیه سود خود را افزایش دهید با پیدا کردن تامین کنندگان بهتر و خرید محصول باکیفیت با قیمت پایینتر میتوان سود را افزایش داد.
6- بهای تمام شده:
اگر قیمت فروش را از بهای تمام شده کم کنیم سود ناخالص به دست میآید شما همیشه راهکارهایی پیدا کنید تا بدون پایین آوردن کیفیت بهای تمامشده را کاهش دهید تا سود آوری افزایش یابد .
7-شناسایی محصولات پرسود :
با محاسبه سود ناخالص برای هر محصول یا خدمتی میتوان تعیین کرد که کدام دسته محصولات و خدمات سود ناخالص بیشتری دارد با این روش می توان محصولاتی که کمترین سود را دارند شناسایی کرده و آنها را به مرور از چرخه خارج کرد و تمرکز خود را روی محصولاتی با حاشیه سود بالاتر قرار داد.
8-تخفیف ندهید :
تخفیف دادن میتواند باعث نابودی بسیاری از کسب و کارهایی شود که نمیدانند چه قدر این کار حاشیه سودشان را در معرض خطر قرار میدهد.
9-جنگ قیمتی نداشته باشید:
کاهش دائمی قیمت محصولتان برای اینکه مشتری بیشتری جذب کنید بسیار اشتباه است و باید سعی کنید کالا و خدمات خود را به نحوی متمایز کنید تا برای مشتری جذابیت داشته باشد.
10- بازار هدف را بهدرستی شناسایی کنید:
شناسایی بازار هدف میتواند به شما کمک کند تا تبلیغات مفید و مؤثری را در جهت یافتن مشتری و افزایش سودآوری داشته باشید .
11-کالای خود را تکمیل کنید :
برای افزایش فروش باید خدمات یا کالاهایی را ارائه دهید که پیشنهادات فعلی شما را تکمیل کند با این کار مشتری دیگر برای خرید کالای مکمل محصول شما نیازی به خرید از فرد دیگری ندارد و شما سود بیشتری بدست می آورید.
12-در دسترس باشید:
بسیار مهم است که شما از روشهای مختلفی مانند استفاده از رسانههای اجتماعی سایتها و غیره استفاده کنین تا بتوانید اعتماد مشتری را جلب کرده و فروش بیشتری داشته باشید.
13- کسب و کار خود را ارزیابی کنید:
در انتها یکی از فاکتورهای مهم، بررسی و ارزیابی کسب و کار خود به صورت دورهای میباشد مهم است که بررسی کنید در کدام دوره و با کدام استراتژی بیشترین سود را داشتهاید تا بتوانید کارآمدترین آن را انتخاب کنید بهاینترتیب میتوان راهکار مناسب را استفاده کرده و شیوه فروش را تغییر داد.
برای اطلاع از روشهای بهتر سودآوری در سازمان می توانید به مقالههای دیگر پیج آقای امیر اسحاقی مراجعه کنید.